هیدروسفالی و انسفالیت در سگ و گربه هر دو از بیماریهای مهم نورولوژیک (عصبی) در پتها هستند که اگرچه از نظر پاتوفیزیولوژی متفاوتاند، اما میتوانند منجر به افزایش فشار داخل جمجمه، آسیب بافت مغز و بروز علائم عصبی شدید شوند. هیدروسفالی عمدتاً یک اختلال ساختاری ناشی از تجمع غیرطبیعی مایع مغزی-نخاعی است که در سگها اغلب ماهیت مادرزادی و ژنتیکی دارد، در حالی که در گربهها بیشتر بهصورت اکتسابی و مرتبط با عوامل عفونی یا دارویی دیده میشود. در مقابل، انسفالیت یک فرآیند التهابی فعال مغز است که میتواند بهصورت حاد یا مزمن و در اثر عوامل عفونی، ایمنیمدییتد یا ناشناخته بروز کند.
هر دو بیماری در صورت عدم تشخیص و درمان بهموقع میتوانند منجر به آسیبهای دائمی عصبی مانند تشنج، نابینایی، فلج یا مرگ شوند. تشخیص زودهنگام با تکیه بر تصویربرداری پیشرفته، آزمایشهای تکمیلی و ارزیابی دقیق بالینی نقش اساسی در بهبود پیشآگهی دارد. پیشرفتهای اخیر در روشهای تشخیصی و درمانی، از جمله MRI و درمانهای هدفمند، باعث افزایش نرخ بقا و کیفیت زندگی بیماران شده است. به دلیل اهمیت بالینی، برخی جنبههای زونوتیک (در انسفالیت) و تأثیر عمیق بر رفاه حیوان، آشنایی جامع با این دو اختلال برای دامپزشکان و صاحبان حیوانات خانگی ضروری است.
انسفالیت در سگ و گربه
| سرفصل اصلی | زیرعنوان | توضیحات کامل تخصصی |
| تعریف | انسفالیت | انسفالیت به التهاب پارانشیم مغزی (بافت اصلی مغز) اطلاق میشود که میتواند بهصورت موضعی (فوکال) یا گسترده (دیفیوز) رخ دهد. التهاب باعث آسیب به سد خونی–مغزی شده و منجر به ادم مغزی، نکروز سلولی یا تشکیل گرانولوماهای التهابی میشود. |
| انواع بر اساس اتیولوژی | انسفالیت عفونی | ناشی از ورود پاتوژنها به مغز؛ شایعترین نوع در گربهها؛ اغلب حاد و همراه علائم سیستمیک |
| انسفالیت غیرعفونی (ایمنیمدییتد) | اختلالات خودایمنی با حمله سیستم ایمنی به CNS؛ شایعتر در سگها؛ اغلب مزمن یا عودکننده | |
| انواع ایمنیمدییتد | GME، NME، NLE | |
| MUO | Meningoencephalitis of Unknown Origin؛ علت دقیق مشخص نیست ولی التهاب ایمنیمدییتد مشکوک است | |
| شیوع MUO | ۲۵–۵۰٪ موارد نورولوژیک در سگها | |
| عوامل مستعدکننده MUO | عوامل ژنتیکی، محرکهای محیطی | |
| تفاوت گونهای | سگها | MUO اغلب در سن ۱–۶ سالگی، مادهها بیشتر درگیر |
| گربهها | انسفالیت عفونی شایعتر در حیوانات جوان یا ایمونوساپرس (FeLV/FIV) | |
| اهمیت افتراق | تمایز بین انواع با CSF و تصویربرداری حیاتی است چون درمان کاملاً متفاوت است | |
| اتیولوژی کلی | توزیع علل | گربهها: ۶۰–۷۰٪ عفونی / سگها: ۷۰–۸۰٪ غیرعفونی |
| مسیر ورود پاتوژن | هماتوژن، گسترش مستقیم از گوش/سینوس، مهاجرت آکسونی (هاری) | |
| عوامل خطر | سن پایین، نژاد خاص، محیط آلوده، عدم واکسیناسیون، نقص ایمنی | |
| علل عفونی – ویروسی | سگها | CDV (>40٪ موارد عفونی، دمیلیناسیون، علائم تنفسی/گوارشی اولیه)، Rabies (کشنده، انتقال بزاقی، مهاجرت آکسونی)، Canine herpesvirus-1 (تولهها)، Parvovirus (نادر)، West Nile virus (اندمیک) |
| گربهها | FIP (تا ۳۰٪ فرم عصبی؛ واسیولیت گرانولوماتوز)، FeLV/FIV (انسفالیت ثانویه)، FPV، FHV | |
| علل عفونی – باکتریایی | پاتوژنها | Pasteurella، Staphylococcus، Streptococcus، Actinomyces، Nocardia، Bacteroides، Fusobacterium |
| گونهای | Mycoplasma edwardii (سگ)، Mycoplasma felis (گربه) | |
| مسیر | گسترش از سینوس، گوش داخلی، دندان، زخم نیش (گربههای خیابانی) | |
| عوارض | آبسه مغزی، امپیما | |
| علل عفونی – قارچی | شایع | Cryptococcus neoformans/gattii (شایعترین در گربه؛ فرم بینی–مغزی)، Aspergillus spp. (سگهای دالیسفالیک) |
| سایر قارچها | Coccidioides، Blastomyces، Histoplasma | |
| غیرمعمول | Prototheca spp. (جلبک؛ التهاب ائوزینوفیلیک) | |
| علل عفونی – پروتوزوآ و انگل | پروتوزوآ | Toxoplasma gondii (هر دو گونه؛ شدیدتر در گربهها)، Neospora caninum (سگها؛ درگیری عضلانی–مغزی)، Encephalitozoon cuniculi |
| انگلها | Dirofilaria immitis، Toxocara spp.، Ancylostoma، Baylisascaris، Cuterebra، Taenia | |
| آمیبها | Naegleria fowleri، Acanthamoeba spp. (نادر، آب آلوده) | |
| ریکتزیا | کنهزاد | Ehrlichia canis، Anaplasma phagocytophilum، Rickettsia rickettsii |
| علل غیرعفونی – ایمنیمدییتد | GME | شایعترین (۴۰–۶۰٪ MUO)، نژادهای کوچک، ضایعات پریواسکولار |
| NME | پاگ و مالتیز، نکروز کورتیکال | |
| NLE | یورکشایر تریر، دمیلیناسیون ماده سفید | |
| SRMA | سگهای جوان بزرگنژاد | |
| سایر | واسیولیت نکروزان، ائوزینوفیلیک مننگوانسفالیت | |
| گربهها | نادر؛ Limbic encephalitis با آنتیبادی ضد VGKC | |
| غیرعفونی دیگر | نئوپلاستیک | مننژیوما، گلیوما، لنفوما (التهاب ثانویه) |
| توکسیک | سرب، جیوه، ارگانوفسفاتها، داروها | |
| سایر | ضربه، ایسکمی، متابولیک، پرتودرمانی | |
| علائم بالینی | عمومی عصبی | افسردگی، گیجی، لتارژی، تغییر رفتار، کما یا هایپراکتیویتی اولیه |
| پیشمغز | تشنج (تا ۷۰٪ سگها)، circling، head pressing، کوری کورتیکال | |
| ساقه مغز/نخاع | پارزی/پارالیزی، دیسفاژی، سرگیجه، درد گردنی، بیاختیاری | |
| مخچه | آتاکسی، هایپرمتریا، ترمور | |
| سیستمیک | تب، کاهش وزن، استفراغ، علائم تنفسی، چشمی، تورم بینی | |
| تفاوت گونهای علائم | سگها | چندکانونی، شدید، تشنج مکرر |
| گربهها | تدریجیتر، علائم ظریف، پنهانکاری درد | |
| تشخیص | تاریخچه/معاینه | واکسیناسیون، تماسها، معاینه عصبی کامل، معاینه چشم |
| آزمایش خون | CBC، بیوشیمی، سرولوژی | |
| CSF | افزایش پروتئین، پلئوسیتوز، PCR | |
| تصویربرداری | MRI (حساسیت ~۹۰٪)، CT | |
| تست پیشرفته | PCR، EEG، هیستوپاتولوژی | |
| درمان حمایتی | تشنج | فنوباربیتال، لوتیراستام، دیازپام |
| ادم | پردنیزولون، مانیتول، سالین هیپرتونیک | |
| مراقبت | مایعدرمانی، تغذیه، اکسیژن، فیزیوتراپی | |
| درمان اختصاصی | ویروسی | FIP: GS-441524 / remdesivir |
| باکتریایی | آمپیسیلین، سفالوسپورین نسل سوم، فلوروکینولون، مترونیدازول (بیهوازی) | |
| قارچی | فلوکونازول، آمفوتریسین B | |
| پروتوزوآ | کلیندامایسین، TMP-SMX | |
| ایمنیمدییتد | داروها | پردنیزولون، سیکلوسپورین، آزاتیوپرین، سایتارابین |
| پیشگیری | روشها | واکسیناسیون، کنترل انگل، بهداشت، غربالگری |
| تحقیقات جدید | تا ۲۰۲۵ | ژنتیک، NGS، درمان شخصیسازیشده، افزایش بقا در FIP |
| پیشآگهی | کلی | عفونی حاد: ضعیف / ایمنیمدییتد: خوب با درمان زودرس |

هیدروسفالی در سگ و گربه
| بخش | توضیحات کامل و تخصصی |
| تعریف کلی | هیدروسفالی (Hydrocephalus) یک اختلال نورولوژیک شایع در دامپزشکی است که با تجمع بیشازحد مایع مغزی-نخاعی (CSF) در سیستم بطنی مغز مشخص میشود و منجر به افزایش فشار داخل جمجمه (ICP)، فشردهسازی پارانشیم مغزی و آسیبهای عصبی میگردد. |
| شیوع و اهمیت گونهای | در سگها بسیار شایعتر از گربههاست (حدود ۱–۲٪ موارد نورولوژیک سگها؛ در گربهها نادر). در سگها اغلب مادرزادی و ژنتیکی (۷۰–۸۰٪)، در گربهها بیشتر اکتسابی و مرتبط با عفونت یا عوامل خارجی (۶۰–۷۰٪) |
| نژادهای مستعد (سگ) | نژادهای کوچک و براکیسفالیک: Chihuahua، Pomeranian، Yorkshire Terrier، Pug، Boston Terrier، Maltese، French Bulldog؛ در Chihuahua تا ۵۰–۸۰٪ موارد زمینه ژنتیکی دارند. |
| زونوز | بیماری غیرزونوتیک است، اما آگاهی علمی برای دامپزشکان و صاحبان حیوان ضروری است بهدلیل پیامدهای شدید و نیاز به درمانهای پیشرفته. |
| تعریف پاتوفیزیولوژیک | هیدروسفالی بهعنوان distension فعال سیستم بطنی مغز ناشی از عدم تعادل بین تولید، جریان و جذب CSF تعریف میشود. CSF توسط plexus choroideus در بطنهای جانبی، سوم و چهارم تولید میشود (۰٫۲–۰٫۵ ml/min در سگ)، از طریق مجراهایی مانند aqueduct of Sylvius جریان یافته و در فضای سابآراکنوئید جذب میشود. اختلال در هر مرحله باعث ventriculomegaly و افزایش ICP. |
| طبقهبندی کلی | بر اساس پاتوفیزیولوژی و علت به مادرزادی، اکتسابی، انسدادی، ارتباطی، جبرانی و انواع خاص تقسیم میشود. |
| هیدروسفالی مادرزادی (Congenital) | شایعترین نوع در سگها (۷۰–۸۰٪). اغلب ژنتیکی یا ناشی از ناهنجاریهای جنینی؛ در گربهها نادرتر و معمولاً مرتبط با عفونت داخل رحمی. شامل تنگی مادرزادی aqueduct یا atresia فورامنها. |
| هیدروسفالی اکتسابی (Acquired) | غالب در گربهها (۶۰–۷۰٪). ناشی از انسداد ثانویه مثل عفونت، تومور، التهاب یا خونریزی؛ در سگها کمتر ولی ممکن است پس از ضربه یا التهاب رخ دهد. |
| هیدروسفالی انسدادی (Non-communicating) | انسداد داخل بطنی )مثل تنگی aqueduct؛ شایعترین فرم مادرزادی در سگها ( که منجر به گشاد شدن بطنهای بالادست میشود. |
| هیدروسفالی ارتباطی (Communicating) | بدون انسداد داخل بطنی؛ اختلال در جذب CSF (مثلاً پس از مننژیت یا خونریزی). در موارد اکتسابی گربهها شایعتر است. |
| هیدروسفالی جبرانی (Ex vacuo) | ventriculomegaly ثانویه به آتروفی مغز بدون افزایش واقعی ICP؛ بیشتر در حیوانات مسن و اغلب بدون علامت. |
| انواع خاص | هیدروسفالی خارجی (نادر)، سندرم Dandy-Walker (آژنزی ورمیس مخچه)، Chiari-like malformation (هرنیاسیون مخچه؛ شایع در Cavalier King Charles Spaniel و همراه syringomyelia). |
| الگوی گونهای غالب | سگها: فرم انسدادی مادرزادی غالب؛ گربهها: فرم ارتباطی اکتسابی غالب. |
| اتیولوژی کلی | اختلال در تولید بیشازحد CSF (نادر)، انسداد جریان یا کاهش جذب CSF؛ تفاوت واضح گونهای در منشأ بیماری. |
| علل مادرزادی (بیشتر در سگها) | ژنتیکی )جهشهای VLDLR در Dandy-Walker، ACAN در chondrodysplasia)، ناهنجاریهای جنینی، عفونتهای داخل رحمی، کمبود ویتامین A یا B1، تراتوژنها (مثل griseofulvin در گربههای باردار)، ناهنجاریهایی مانند holoprosencephaly، lissencephaly، polymicrogyria، Chiari-like malformation، occipito-atlantoaxial overlap. |
| علل اکتسابی (بیشتر در گربهها) | عفونتها (باکتریایی: Staphylococcus؛ ویروسی: FIP، panleukopenia؛ قارچی: Aspergillus، Candida)، تومورها (meningioma، choroid plexus tumor، glioma)، التهاب و اسکار پس از مننژیت یا خونریزی، کمبود ویتامین A، مسمومیتها. |
| عوامل خطر | سگها: toy و brachycephalic breeds؛ گربهها: عفونتهای مادری/محیطی، نژادهای Persian و Siamese با craniosynostosis. |
| سن شروع | مادرزادی: اغلب ۸–۱۲ هفتگی؛ اکتسابی: متغیر و وابسته به علت. |
| علائم بالینی – سگها (ساختاری) | Macrocephaly، frontal bossing، hypertelorism، فونتانل باز پایدار، نازک شدن استخوان جمجمه، asymmetry اوربیتال. |
| علائم بالینی – سگها (نورولوژیک) | Obtundation، اختلال بینایی (menace absent با PLR سالم)، ventrolateral strabismus، تغییرات رفتاری، تشنج (<۲۰٪)، ataxia، circling، head pressing، hypotonia، head tilt/tremor/nystagmus، PU/PD (درگیری هیپوتالاموس یا SIADH) |
| علائم بالینی – گربهها | علائم تدریجیتر؛ ataxia، clumsiness، اختلالات بینایی/شنوایی، cranial nerve deficits، tetraparesis، تشنج در موارد التهابی، lethargy، anorexia، تب یا آسیت در FIP. |
| علائم مشترک | blindness کورتیکال، mental dullness، learning disability؛ در موارد خفیف یا جبرانی ممکن است بدون علامت باشد. |
| تشخیص افتراقی مهم | ventriculomegaly جبرانی، hydranencephaly، encephalitis/meningitis، hepatic encephalopathy (PSS)، تومورهای مغزی، lissencephaly، syringomyelia، arachnoid cyst، اختلالات متابولیک، مسمومیتها، ضربه مغزی؛ در سگها Chiari-like و در گربهها FIP اهمیت ویژه دارد. |
| روشهای تشخیصی – بالینی | معاینه نورولوژیک کامل، بررسی menace response، setting sun sign، اندازهگیری macrocephaly. |
| تصویربرداری | MRI (استاندارد طلایی؛ حساسیت ~۹۰٪): T2 برای ventriculomegaly، FLAIR برای التهاب، post-contrast برای ependymitis یا تومور؛ CT برای تودهها؛ ultrasound ترانسکرانیال در نوزادان. |
| CSF و آزمایشها | CSF: افزایش پروتئین/سلول در موارد التهابی؛ PCR برای ویروسها؛ CBC و بیوشیمی برای رد علل متابولیک؛ تستهای ژنتیکی در نژادهای مستعد. |
| رویکرد تشخیصی | ابتدا MRI برای تشخیص true hydrocephalus با ICP بالا؛ سپس CSF در صورت شک به علت عفونی. |
| درمان – رویکرد کلی | مدیریتکننده (نه curative) سگها: اغلب جراحی؛ گربهها: ابتدا درمان علت اولیه. پیشآگهی guarded تا خوب. |
| درمان حمایتی | کنترل تشنج (Phenobarbital، Levetiracetam)، کاهش ICP (Mannitol، Hypertonic saline)، تغذیه مناسب، فیزیوتراپی، پیشگیری از ضربه. |
| درمان دارویی | Diuretics (Furosemide، Acetazolamide) Omeprazole (کاهش تولید CSF تا ۲۶٪)، Corticosteroids؛ مؤثر در موارد خفیف اما با عود شایع. |
| درمان جراحی | Ventriculoperitoneal shunt (موفقیت ۸۰–۹۰٪ در موارد خفیف)، عوارض: عفونت، انسداد، overdrainage؛ نیاز به پایش و revision. |
| درمان در گربهها | درمان علت اولیه (آنتیبیوتیک، ضدویروس مثل GS-441524 در FIP) پیش از جراحی. |
| پیشآگهی | وابسته به سن شروع، شدت، علت و سرعت تشخیص؛ موفقیت جراحی ۷۰–۹۰٪ در موارد انتخابشده؛ موارد شدید یا اکتسابی <۵۰٪. |
| پیشگیری | واکسیناسیون، اجتناب از تراتوژنها، breeding کنترلشده در نژادهای مستعد، مکملهای تغذیهای، کنترل عفونتهای محیطی. |
| نکات پیشرفته و تحقیقات | شیوع تولهها ۰٫۰۵–۰٫۱۵٪؛ تمرکز تحقیقات بر ژنتیک (VLDLR/ACAN)، AI در MRI، درمان FIP؛ نرخ revision شانت تا ۴۰٪ در سگها. |
| توصیه نهایی | موارد پیچیده نیازمند ارجاع به متخصص نورولوژی یا جراحی دامپزشکی (DACVIM-Neurology) هستند. |
